وارونه سرا
۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه
در توطئه ی ژرمن ها
در خاکشان،
چه تو چه من،
سرد می نشینم من، سرد
در آروغ های سگی
یکی نشسته بر دیگری
پادزهر می زنم
بر درد دل آماس کرده
از نبودن هایت
از خالی هایت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
minerva
مشاهده نمایه کامل من
صفحات
صفحه اصلی
Haiku revolts
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
◄
2013
(4)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
2012
(3)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2011
(44)
◄
اکتبر
(4)
◄
سپتامبر
(2)
◄
اوت
(5)
◄
ژوئیهٔ
(8)
◄
ژوئن
(8)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(5)
◄
مارس
(5)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(3)
▼
2010
(80)
◄
نوامبر
(2)
◄
اکتبر
(3)
▼
سپتامبر
(7)
من و خالی او و سایه ی مرد وحشینفس های من، طناب پیچ...
در توطئه ی ژرمن ها
عصرها
من خسته ی این روزان بی آرزو،شبان دام به دام کشنده
یکشنبه ها
در انعکاس نور و ماه و آبکج لبخنده های منکج و معوجد...
سالاد روز
◄
اوت
(6)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(25)
◄
مهٔ
(32)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2009
(2)
◄
مهٔ
(2)
◄
2006
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
2005
(1)
◄
اوت
(1)
◄
2004
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر