خودم را به تبعید میفرستم
به سرزمین های دور،
دور و دورتر از من، از اکنون
به پشت افق سری میکشم
به بستر شبانه ی خورشید
شاید همخوابه ام شود لختی،
ساغری زنیم به سلامتی ماه و به تماشایش بنشینیم
شاید هم مرا طلوع کند از پس می گساری و عشق بازی شبانه
به سرزمین های دور،
دور و دورتر از من، از اکنون
به پشت افق سری میکشم
به بستر شبانه ی خورشید
شاید همخوابه ام شود لختی،
ساغری زنیم به سلامتی ماه و به تماشایش بنشینیم
شاید هم مرا طلوع کند از پس می گساری و عشق بازی شبانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر