۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

یاکوموس*

آتش گرفته ماه
به دندان های سرخ
آویزان از بلندی سراب

درازکش
سایه اش لوند، یله بر دریا خسبیده در افق.
سایه اش نقره ی داغ،
تبخال می کند موج موج بر صورت دریا

خیالک نور،
مست
وحشی
همرقص پسرک
دست و پا بریده، استخوان ماهی در گلوی پاره
لای همآغوشی های سایه و آب،
ماندولین به کف
زاییده ی همخوابگی ها
تفته ی تبخال ها، نیم-موج غرق و نیم-موج پیدا ...
عشق نورها، باله هاشان شکسته در اضطرار،
رها
به فریاد به رعشه به لذت زیر تو

موج پا می کوبد
آب پا می کوبد
نور پا می کوبد
قایق ها، در فاصله ی دو سیاه ژرف
در مرز ماه و قیری دنیا ...

*یاکوموس واژه ای ترکی به معنای بازتاب نور ماه بر آب دریا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر